اگر زندگی را یک نمودار سینوسی در نظر بگیرید، من اکنون در قعر یکی از آن عمیق‌ترین چاله‌های نمودار ام. دقیقا وسطش. دقیقا همانجایی که دیگر از آن منفی‌تر ممکن نیست.

شاید تنها ماندن بیش از حد تازه الان دارد کم کم تاثیرش را می‌گذارد. شاید به خاطر این است که سطح هرمون‌های بدنم در مینیموم حالت ممکن اند. شاید چند روزی خوب به بدنم نرسیده باشم، خوب غذا نخورده باشم. شاید دلتنگی مرا از پا در آورده. شاید اینکه از درس‌ها عقبم ناخودآگاه روی روانم تاثیر منفی گذاشته. هرچه که هست بدم. بد. بد.

در حد همان شعر اخوان. چه امیدی؟ چه ایمانی؟

بده. بد بد، راه هر پیک و پیغام خبر بسته ست

نه تنها بال و پر، بال نظر بسته ست

قفس تنگ است و در بسته ست

کرک جان! راست گفتی، خوب خواندی، ناز آوازت.


مشخصات

آخرین جستجو ها